آرشيدا (عشق ماماني و بابايي)آرشيدا (عشق ماماني و بابايي)، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 7 روز سن داره

دختر بی نظیرم آرشیدا

اتفاق های مهم در نیمه اول سه ماهگی

عزیز دل مامان اینقدر سرم شلوغ شده که وقت نمی کنم وبلاگتو بروز کنم .(شرمنده مامانی رو ببخش) عزیزم روز به روز شیرین تر میشی شما که اصلاً پستونک نمی خوردی(البته تا٢٠ روزگی میخوردی) حالا جدیداً وقتی خوابت بیاد یا سرگرم باشی پستونک می گیری. اولین بار خیلی جالب بود داشتی دستای کوچولوتو میکردی تو دهنت بهت عروسک دادم عروسکم کردی تو دهنت یه دفعه ی پستونک اونجا بود تا بهت دادم شروع کردی به خوردنش و خوابت برد نمیدونی چقدر ذوق کرده بودم فوری زنگ خاله سپیده و بابای و مامان ملی زدم و هم خوشحال شدن چون شما موقع  خوابیدن یه کوچولو اذیت میکنی. عزیز دلم دیگه حسابی مامان و بابای میشناسی وقتی میزارمت پیش بابای و میرم دانشگاه آروم هستی ولی وقت...
17 اسفند 1390

شیرین کاری های فرشته کوچولو

١- برای اولین بار تاریخ ٦/١٠/٩٠ شما چرخیدی و بعد از آن رفتیم واکسن زدی و بعد از آن دیگه نچرخیدی فکر کنم ترسیدی . ٢- جدیداً یاد گرفتی دو تا دستای کوچولوت میبری نزدیک دهنت و شروع می کنی به ملچ ملوچ که حسابی دیدنی میشی ٣- خنده های صدا دار می کنی (الهی قربونت برم مامانی) ٤- وقتی میزارمت روی بالشت یا تو کریرت سر و بدنت بلند می کنی و زود خسته میشی بر می گردی (مرتباً این کار رو تکرار می کنی) ٥- بعضی از مواقع دستت که میکنی تو دهنت یه اَ اَ اَ اَ اَ اَهی میگی که خوردنی میشی 6- لب پایینتو میکنی تو دهنت میخوری. قربون لبای کوچولوت ...
3 اسفند 1390
1